علی رضا ::
دوشنبه 86/2/31 ساعت 2:32 عصر
خدانگهدار عزیزم اما نمیشه باورم
توی چشام نگاه نکن این لحظه های آخرم
آخه چطور دلم بیاد چشماتو گریون ببینم
میرم ولی اینو بدون چشم انتظارت میشینم
میرم ولی گریه نکن نذار از عشقت بمیرم
شاید تو اوج بی کسیم با عکسات آروم بگیرم
میرم ولی بدون یکی خیلی تورو دوست داره
یکی که از دوری تو سر به بیایون میذاره
خدانگهدار عزیزم
خدانگهدار عزیزم دارم میرم از این دیار
اینجا کسی منو نخواست تو هم منو تنها بذار
اینجا غریب بودم ولی هیچ کی نپرسید از کجام
مسافرم باید برم گریه نکن خدا نخواست
دوستم نداشتی اما من ازت یه دنده بودنم
غریب بودم یا مردما تو رو ازم ربودن
میرم ولی بدون فقط تویی دلیل بودنم
مهمون نوازی کردنات منو از اینجا روندنات
میرم ولی گریه نکن نذار از عشقت بمیرم
شاید تو اوج بی کسی بتا عکسات آروم بگیرم
میرم ولی بدون یکی خیلی تو رو دوست داره
یکی که از دوری تو سز به بیابون میذاره
خدانگهدار عزیزم
نوشته های دیگران()